دانشمندان از سازگاریهای تکاملی گرفته تا حضور مولکولهای علامتدهنده، مانند هورمونهای اورکسین و گرلین که گرسنگی، رضایت بعد از غذا و چرخه خواب و بیداری را کنترل میکنند، برای توضیح این پدیده شایع استفاده میکنند.
داشتن احساس خستگی و خواب آلودگی، بخصوص بعد از خوردن یک وعده غذایی سنگین یا با حجم زیاد، رایج است. اما چه چیزی باعث این اتفاق میشود؟
دانشمندان تا کنون نتوانستهاند فرآیند واحدی را برای توضیح خواب آلودگی بعد از غذا، که عموماً بهعنوان «کمایغذایی» شناخته میشود، مشخصکنند و با یافتن نقاط اشتراکی مانند سازگاریهای تکاملی و مولکولهای علامتدهنده کوچکی که گرسنگی، رضایت بعد از غذا و چرخه خواب و بیدای را کنترلمیکنند، این پدیده را توضیح میدهند.
توجه به عادات و رفتارهای قبل از غذا به ما در درک عملکرد بدن بعد از غذا خوردن کمک میکند. قبل از ناهار، بهدلیل فعالیتهایی که داشتهایم ممکن است کمیگرسنه و یا خسته باشیم، اما درکل، هنوز هوشیار هستیم. اما بعد از غذا، بیحالی و خوابآلودگی برشما حاکم میشود. سپس چند ساعت بعد، پس از اینکه غذا توسط روده پردازش شد، دوباره احساس هوشیاری بیشتری میکنید.
نظریه دیگری بیان میکند که این چرخه غذایی را از نحوهی برگزاری ضیافتها توسط اجدادمان به یادگارداریم. بهدلیل اینکه اجداد ما قبل تاریخ برای تأمین غذا به شکار و جستجوی غذا وابسته بودند، برای یافتن یا گرفتن غذا نیاز به هوشیاری داشتند. با اینحال، بعد از خوردن غذا، تعداد زیادی از هورمونهای مختلف تحتتأثیر بسیاری از هورمونهایی که باعث استراحت میشوند، قرار گرفتند. ابتدا طعمه را پیدا میکردند و بعد از شکار آن، زنده میماندند و میتوانستند استراحت کنند تا زمانیکه دوباره احساسگرسنگی کنند.
درحالی که این نظریه درتوصیف انسانهای ما قبل تاریخ معقولبود، ولی در رابطه با طبیعتکنونی انسان، دانشمندان عقیده دیگری دارند. انسان امروزی برای بقا به شکار وابسته نیست، غذا دراکثر نقاط جهان تقریباً درهرزمانی از روز، در طول سال در دسترس میباشد. امروزه برای وعدههای غذایی برنامه روزمرهای را تنظیمکردهایم، بنابراین در عصر جدید احساس ناامیدی در پیدا کردن غذا وجود ندارد.
دانشمندان با جستجوی بیشتر درباره اینموضوع، دریافتند که هورمونها و تأثیر آنها برفعالیت مغز، وارد حافظه تصویری مغز میشود.
بهنظر میرسد برخی از هورمونهای مسئولگرسنگی و تغذیه، مانند اورکسین و گرلین بیخوابی را نیز کنترل میکنند. اورکسین در افزایش هوشیاری فرد نقش داشته و گرلین نقشی درکاهش مصرف انرژی (یا مولکولهای مصرفی(ATP در زمان گرسنگیدارد. به نظر میرسد چنین مشاهدات همبستهای به طور مستقیم به تئوری «شکار و جستجوی غذا» مربوط میشود.
تحقیقات دیگری اشاره به دخالت سروتونین در این فرآیند دارند، سروتونین یک انتقالدهنده عصبی (مادهای شیمیایی که پیامها را به نورونها منتقلمیکند) است که کیفیت خواب را تقویت میکند. پیشساز آن تریپتوفان است؛ آمینواسیدی که کمبود آن را فقط ازطریق رژیم غذایی میتوان تکمیلکرد. با این حال، تریپتوفان درجریان خون به سادگی به سروتونین تبدیل نمیشود.
تحقیقات ثابتکردهاند که خوردن وعده غذایی سنگین به این مرحله کمک میکند، اما چطور؟ افزایش سطح گلوکز خون به جذب تریپتوفان کمک میکند که در یک وعده غذایی با اندازه معمولی امکانپذیر نیست. سروتونین تولید شده در ایجاد احساس سیری برای مدت کوتاهی همراه با میل به چرت زدن بعد از خوردن غذای سنگین کمک میکند.
علاوه بر این، مقادیر زیاد گلوکز بر نورونهایی که قبلاً تحتتأثیر اورکسین و گرلین قرارگرفته بودند، اثر معکوس دارد. در حالی که دو هورمون ذکرشده قبلاً احساس هوشیاری را در فرد ایجاد میکردند، وجود مولکولهای گلوکز ضد این موضوع عمل میکند. مقدار بالاتر گلوکز پاسخ نورونها به این دو هورمون را خاموشکرده و باعث قطع افزایش هوشیاری و ایجاد احساس خواب آلوگی میشود.
خوردن یک وعده غذایی سنگین، خون، انرژی و توجه بدن را به سمت روده معطوف میکند، زیرا به محض خوردن غذا، فرآیند هضم شروع میشود. سپس ترشح شیرههای گوارشی از معده، پانکراس و روده و همچنین بازسازی روده برای میسرکردن فرایند هضم، همگی فرآیندهایی هستند که نیازمند انرژی زیادی میباشند. در پایان، تداوم این مراحل تا پایان هضم یک وعده غذایی سنگین باعث افزایش و طولانیشدن نیاز به انرژی میشود.
بدن درطول تلاش برای هدایت منابع بیشتری به جهت هضم غذا، خونرسانی به مغز و سایراندامها را کاهش میدهد که باعث ایجاد احساس بیحالی میشود.
درحقیقت، ما فقط پس از رسیدن غذا به روده کوچک احساسسیری میکنیم. پیام «ارضاءغذایی» بدن بلافاصله به مغز ارسال میشود و بدن به دلیلگرسنگی در حالت هوشیاری قرار نمیگیرد. به همین دلیل، بلافاصله بعد از غذاخوردن احساس خواب آلودگی نمیکنیم، بلکه بعد از گذشتن زمان کوتاهی در حدود نیم ساعت از غذا خوردن احساس خواب آلودگی میکنیم.