امید به زندگی در میان مردم باستان بسیار اندک بوده است، اما این موضوع درباره یونانیان صادق نبود. میانگین طول عمر آنها در قرن بیستم به اوج خود رسید. بیشتر یونانیان معروف باستان عمر طولانی داشتند. برای مثال پیتاگور ریاضیدان نزدیک به 80 سال؛ سوفوکل نمایشنامهنویس نزدیک به 90 سال؛ افلاطون فیلسوف 80 سال؛ بقراط، پزشک معروف نزدیک به 83؛ گورجیاس 107 سال؛ دموکریت 90 سال؛ دیوژن، 89 سال و کلئانته 99 سال عمر کردند.
بر اساس منطق طبیعی توسعه علمی، در عصر حجر یک فرد ۳۰ساله پیرمردی بیفایده برای قبیله بود تا امروز که امید به زندگی در کشورهای توسعه یافته از 80 سال فراتر رفته است و این بدان معناست که طول عمر انسان کاهش نیافته است.
فرضیه افزایش امید به زندگی در اروپا مربوط به قرون وسطی است؛ اما در یونان چنین نبود. در واقع طول عمر مورد انتظار یک نوزاد تازهمتولدشده تنها 30 سال است، اما این عمدتاً به دلیل مرگومیر بالای کودکان است. اگر کودک به سن 5 سالگی برسد، احتمالاً بعد از آن عمر طولانیتری خواهد داشت.
کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که در یونان باستان، میانگین امید به زندگی آنقدر بالا بود که در آن زمان تنها در قرن بیستم امکانپذیر بود.
در یونان باستان، مفهوم پیری انسان عملاً با مفاهیم مدرن تفاوتی ندارد. یعنی در صورت جنگ، تمامی شهروندان زیر 60 سال به خدمت سربازی فراخوانده میشدند. یک سناتور در اسپارت یا یک قاضی در آتن تنها میتوانست بیش از 60 سال سن داشته باشد. هنگامی که سقراط فیلسوف در سن 70 سالگی به اعدام محکوم شد، او یک فرد پیر محسوب نمیشد. سوفوکل آخرین نمایشنامه خود را در 82 سالگی نوشت.
پس راز «معجزه یونانی» در چیست؟
این موضوع هنوز روشن مشخص نشده است. در قرنهای بعد، امید به زندگی به طور قابلتوجهی کاهش یافت با اینکه هیچ تغییر ناگهانی در آبوهوا یا رژیم غذایی وجود نداشت. اگر مردمان منطقه مدیترانه باستانی عمدتاً ماهی و میوه میخوردند، هنوز هم زیتون و لیچی میخورند. اما میان یونیان باستان یک شعار بسیار محبوب رایج بود: «از هیچچیز زیاد نخورید.» آنها همچنین به بهداشت جسمی و روحی، ورزش و رژیم غذایی اهمیت زیادی قائل بودند. بعدها بسیاری از فرهنگ سبک زندگی سالم از بین رفت.
علاوه بر این، توضیح دیگری نیز وجود دارد.
باستانشناسان و انسانشناسان بیشتر سن افراد باستانی حفاری شده را بر اساس بقایای یافت شده اشتباه ارزیابی میکنند. بهعنوانمثال در دهه 50، مردم بقایای پادشاه قبیله ماجا به نام هانار پاکان را پیدا کردند که در قرن هفتم زندگی میکرد. پس از مطالعه بقایای آن، انسانشناسان تشخیص دادند که این فرد نزدیک به 40 سال دارد. تنها سه دهه بعد زمانی که هیروگلیفهای قبیله ماجا رمزگشایی شد، مردم توانستند کلمات نوشته شده روی سنگ قبر را بخوانند و معلوم شد هانار پاکان 80 سال عمر کرده است.
به گفته مارک پونلار باستانشناس بریتانیایی: «روشهای مدرن تعیین سن بقایای باقیمانده، گاهی اوقات امید به زندگی گذشتگان را از دو تا سیسال اشتباه ارزیابی میکند. عمر انسانهای باستان ممکن است به طور صحیح سنجیده نشود زیرا اطلاعات مکتوبی در مورد آنها وجود ندارد.»